تحلیل متفاوت کیسینجر از شکست آمریکا در افغانستان

«هنری کیسینجر» سیاستمدار کهنه کار آمریکایی با اعتراف به شکست پروژه آمریکا در ساخت یک کشور مدرن از افغانستان می گوید حکومت مداری مستلزم احساس تعهد مشترک و تمرکز قدرت است.

به گزارش تحریریه، روزنامه اکونومیست در تحلیلی از تحولات افغانستان با اشاره به دیدگاه «هنری کیسینجر» وزیر امور خارجه پیشین آمریکا در دولت ریچارد نیکسون و جرالد فورد عنوان داشت که امکان تبدیل این کشور به یک دموکراسی مدرن وجود نداشت اما دیپلماسی خلاق و زور ممکن است بر تروریسم غلبه کرده باشد.

این گزارشی از شرح رویدادهای دعوت خصوصی از مجموعه ای از اندیشمندان جهانی در مورد آینده قدرت آمریکا است که در آن به بررسی نیروهایی که موقعیت جهانی کشور را تحت تاثیر قرار می دهند، از ظهور چین گرفته تا خروج از افغانستان می پردازد.

سیطره طالبان بر افغانستان نگرانی بایت ده‌ها هزار آمریکایی، متحدان و افغان‌ها که در سراسر کشور گرفتار شده‌اند را برجسته ساخته است. نجات آن‌ها باید اولویت فوری ما باشد. با این حال، نگرانی اساسی این است که چگونه آمریکا بدون هشدار یا مشورت با متحدان یا افرادی که مستقیما در ۲۰ سال درگیری شرکت داشته و فداکاری کردند، از افغانستان خارج شده است و چرا چالش اصلی در افغانستان به عنوان گزینه‌ای بین کنترل کامل افغانستان یا عقب‌نشینی کامل به مردم ارائه شده‌ است.

وقتی ایالات متحده جان ارتش و اعتبار خود را به خطر انداخته و سایر کشورها را درگیر می کند، باید این کار را بر اساس ترکیبی از اهداف استراتژیک و سیاسی انجام دهد. اهداف استراتژیک، برای روشن کردن شرایطی که ما برای آن مبارزه می کنیم؛ اهداف سیاسی، برای تعریف چارچوب حاکمیتی برای حفظ نتیجه چه در داخل کشور مربوطه و چه در سطح بین المللی.

ایالات متحده به دلیل ناتوانی در تعریف اهداف دست یافتنی و پیوند دادن آنها به شیوه ای که از طریق روند سیاسی آمریکا پایدار باشد، در تلاش های ضد شورش ناکام بود. اهداف نظامی بیش از حد مطلق و دست نیافتنی و اهداف سیاسی بیش از حد انتزاعی و دست نیافتنی بوده اند. عدم پیوند آنها به یکدیگر، آمریکا را درگیر منازعه هایی بی پایان کرده است.

ما در میان حمایت گسترده مردم برای پاسخ به حمله القاعده به آمریکا از طریق افغانستان که در آن زمان تحت کنترل طالبان بود، وارد افغانستان شدیم. مبارزات نظامی اولیه با اثربخشی زیادی پیروز شد. طالبان اساسا در پناهگاه های پاکستان زنده ماندند و از آنجا با کمک برخی مقامات پاکستانی در افغانستان دست به شورش زدند.

اما با فرار طالبان از کشور، ما تمرکز استراتژیک خود را از دست دادیم. ما خود را متقاعد کردیم که در نهایت با ایجاد افغانستان به شکل یک دولت مدرن با نهادهای دموکراتیک و دولتی که بر اساس قانون اساسی حکومت می کنند، می توان از ایجاد مجدد پایگاه های تروریستی جلوگیری کرد.

چنین اقدام مهمی نمی تواند برنامه زمانی هماهنگی با فرایندهای سیاسی آمریکا داشته باشد. زیرا افغانستان هرگز یک دولت مدرن نبوده است. دولتمندی مستلزم احساس تعهد مشترک و تمرکز قدرت است. خاک افغانستان، غنی از عناصر متعدد اما فاقد این موارد است. ایجاد یک دولت دموکراتیک مدرن در افغانستان که در آن دستور دولت به طور یکنواخت در سراسر کشور اجرا می شود، مستلزم یک دوره زمانی چندین ساله و در واقع چند دهه ای است. این امر بر خلاف ذات جغرافیایی و قومی -مذهبی کشور است.

شکنندگی، غیرقابل دسترس بودن و عدم وجود مرجع مرکزی افغانستان بود که در وهله اول آن را به پایگاه جذابی برای شبکه های تروریستی و احیای دوباره طالبان تبدیل کرد.

پایان/

۶ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 12068

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 9 + 1 =